آوای کُر

پیام های کوتاه
  • ۱۶ شهریور ۹۷ , ۱۲:۰۰
    جمعه
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است


بوی آشنایت ، مشام عشق مرا پر کرد وقتی تو را دیدم انگار تمام دنیای من در تو خلاصه می‌شد.

آن روز که دست تو را گرفتم گرما بخش ترین چیزی که میتوانست وجود مرا گرم کند دستان تو بود، گرمایی که صدای هُوهُوی قلبم را دو چندان می‌کرد.
اما لفظی که بتواند گرمای وجود مرا به زبان بیاورد، نمی یابی، به گونه ای که معنای گرمی عشق، از مرز دوستت دارم عبور کرده و جای خودش را به سکوت داده است.
اما لبخند تو ، آن نگاه مهربان تو، صدای قلب مرا به مرز سکته می‌برد.
و من بهترین چیزی که می‌توانم به تو هدیه دهم، اشک شوقی است که سهراب به آن اشاره کرده است، آن زمان که گفت:
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است...


پ ن: این جملاتی که نوشتم، همه اش در تصور من بود...




#خانه_دوست #خانه+دوست #عشق #ازدواج

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۰۶
پسر کُر