آوای کُر

پیام های کوتاه
  • ۱۶ شهریور ۹۷ , ۱۲:۰۰
    جمعه
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۲۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.


بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن.


از این که بنده بد و گنه کار خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم؛ جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام؛


یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟


دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم. لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام.


پس ای پروردگار من! اگر دوستم داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که... برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا مرنجان و خشنودم کن و مرا با خودت... .


دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد.


ای حسین!


ای مظلوم کربلا!


ای شفیع لبیک گویان! ندای هل من ناصرت را من نیز لبیک گفتم (به خواست او) شفاعتم کن و مگذار در این گرداب هلاکت هلاک گردم و ای خدا... .


بسیار بد و ضعیفم و در مقابل گناه، یارای مقاومت ندارم؛ زیرا هنوز نشناختمت و حتی در راه شناختت نیز زحمت نکشیده ام؛ زیرا ضعیف و پایبند به این دنیایم و نمی توانم از خوشی ها و آسایش های محض و پوشالی این دنیا دل بکنم و در راه شناختت سختی کشم؛ سختی ای که پر از شیرینی و لذت است؛ ولی افسوس که این سختی و حلاوت نصیبم نمی گردد.


خالقا! تو را به خودت قسم، تو را به پیامبران و امامان زجر کشیده و معصومت قسم، بسیار عاشقم کن.


اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمی شود و زیانی به تو نمی رسد.


همه آرزویم این است که ببینم از تو رویی


چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی


اگر چنین کنی، دیگر هیچ نخواهم؛ چون همه چیز دارم. می دانم اگر چنین کنی، از این بند، رهایی یافته و دیگر به سویت پر... .


خدایا! دل شکسته و مهربانم را مرنجان.


تو خود گفتی که به دل شکستگان نزدیکم؛ من نیز دل شکسته دارم.


ای کسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این وصیت نامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات دست یابند؛ البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است.


یا رب زِ کرم، بر من درویش نگر


هر چند نیَم لایق بخشایش تو


بر حال من خسته دل ریش نگر


حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛ زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا حسین و پیامدار او زینب باشید؛ هر چند که سختی و رنج های ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد. بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد....


شنبه 7/4/65                

ساعت 5 بعدازظهر            

بنده مخلص و گنهکار، امیر حاج امینی


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۱۳
Mehrdad Hassani

#آثار گناهان#


# تاثیر گذاربودن گناه دیگران #


رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : الذَّنبُ شُؤمٌ على غیرِ  فاعِلِهِ ، إن عَیَّرَهُ ابتُلِیَ ، وإنِ اغتابَهُ أثِمَ ، وإن رَضِیَ بهِ شارَکَهُ ( الفردوس : 2/249/3169)

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گناه براى غیر گنهکار  [نیز ]شوم است ؛ [زیرا] اگر با گنهکار مخالفت کند ، گرفتار شود ، اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه رضایت دهد، در آن شریک شود .


# خشکی چشم در اثر کثرت گناه #


الإمامُ علیٌّ علیه السلام : ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لِقَسوَةِالقُلوبِ ، وما قَسَتِ القُلوبُ إلّا لکَثرَةِ الذُّنوبِ (علل الشرائع : 81/1)

امام على علیه السلام : اشکها نخشکید، مگر به سبب  سختدلى و دلها سخت نشد، مگر به سبب کثرت گناه .


#گناهانی که موجب نباریدن باران میشود#


الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام : الذُّنوبُ التی تَحبِسُ  غَیثَ السماءِ : جَورُ الحُکّامِ فی القَضاءِ ، وشَهادَةُ الزُّورِ ، وکِتمانُ الشهادَةِ (معانی الأخبار : 271/2)

امام زین العابدین علیه السلام : گناهانى که بارش  آسمان را باز مى دارند عبارتند از : قضاوت ظالمانه قاضیان ، شهادت دروغ، و کتمان شهادت .


# مساوی بودن بارش باران در هر سال و 


جلوگیری از آن به سبب گناه #


الإمامُ الباقرُ علیه السلام : إنّه ما مِن سَنَةٍ أقَلَّ مَطَراً مِن  سَنَةٍ ، ولکنّ اللّه َ یَضَعُهُ حیثُ یشاءُ ، إنّ اللّه َ عزّوجلّ إذا عَمِلَ قَومٌ بالمعاصِی صَرَفَ عَنهُم ما کانَ قَدَّرَ لَهُم مِنَ المَطَرِ ( بحار الأنوار : 73/329/12)

امام باقر علیه السلام : هیچ سالى کم بارش تر از سال دیگر نیست ، بلکه خداوند باران را هر جا که خواهد می بارد.  [اما] هرگاه مردمى مرتکب گناهان شوند ، خداوند عز و جل باران را که براى آنان مقدّر کرده بود، از ایشان باز دارد .


# ایجاد نقطه سیاه بسبب گناه #


الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إذا أذنَبَ الرجُلُ خَرَجَ فیقَلبِهِ  نُکْتَةٌ سَوْداءُ ، فإن تابَ انمَحَتْ ، وإن زادَ زادَتْ حتّى تَغلِبَ على قَلبِهِ فلا یُفلِحُ بَعدَها أبداً (بحار الأنوار : 73/327/10)

امام صادق علیه السلام : هر گاه آدمى گناهى کند نقطه  سیاهى در دلش پدید مى آید . اگر توبه کرد آن نقطه پاک مى شود و اگر باز هم گناه کرد آن نقطه بزرگتر مى شود ، تا جایى که همه دلش را فرا مى گیرد و زان پس هرگز روى رستگارى را نمى بیند .


# گرفتن نعمت از بندگان بسبب گناهان #


الامام الصادق علیه السلام : ما أنعَمَ اللّه ُ على عبدٍ نِعمَةً فَسَلَبَها إیّاهُ حتّى یُذنِبَ ذَنباً یَستَحِقُّ بذلکَ السَّلبَ (بحار الأنوار :73/339/21)

امام صادق علیه السلام : خداوند هر نعمتى را که به بنده  اى داد از او نگرفت مگر به سبب گناهى که سزاوار سلب آن نعمت شد .


# ثاثیر گناه در اعمال #


الامام الصادق علیه السلام : إنّ الرَّجُلَ یُذنِبُ الذنبَ فَیُحرَمُ صلاةَ  اللیلِ ، وإنّ العَمَلَ السَـیِّءَ أسرَعُ فی صاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فی اللَّحمِ (الکافی : 2/272/16)

امام صادق علیه السلام : همانا انسان گناهى مى کند و به  سبب آن از نماز شب محروم مى شود . و همانا سرعت تأثیر کار بد در آدمى از سرعت تأثیر کارد در گوشت بیشتر است .


# کثرت موت به سبب گناه #


الامام الصادق علیه السلام : مَن یَموتُ بالذُّنوبِ أکثَرُ مِمَّن یَموتُ بِالآجالِ (الأمالی للطوسی : 701/1498)

امام صادق علیه السلام : شمار کسانى که بر اثر گناهان  مى میرند بیشتر از کسانى است که به اجل مى میرند.


# اثرات گناه دروغ ، ستم و زکات ندادن #


الإمامُ الرِّضا علیه السلام : إذا کَذَبَ الوُلاةُ حُبِسَ المَطَرُ  ،وإذا جارَ السُّلطانُ هانَتِ الدَّولةُ ، وإذا حُبِسَتِ الزکاةُ ماتَتِ المَواشی (الأمالی للمفید : 310/2)

امام رضا علیه السلام : هر گاه حکمرانان دروغ بگویند ، باران نمى بارد و هر گاه سلطان ستم کند، دولت سست و  بى اعتبار شود و هر گاه زکات داده نشود چارپایان بمیرند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۶
پسر کُر

شرفیاب شدن مرحوم شیخ مرتضی انصاری خدمت امام زمان علیه‌السلام و پرسیدن سؤالات از آن حضرت

یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می گوید: «نیمه شبی در کربلای معلاّ از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه ها گل آلود و تاریک بودند و من چراغی با خود برداشته بودم.

از دور شخصی را مشاهده کردم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است.

با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم و از خود پرسیدم که آن بزرگوار در این موقع از شب، در این کوچه های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می روند؟!

از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم.

شیخ آمد و آمد تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار در آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید.

من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می گفت.

ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.

بعدها که به خدمت آن جناب رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت «امام عصر» (عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) اجازه پیدا می کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می روم و زیارت جامعه را می خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می شوم و مطالب لازم را از آن سرور می پرسم و یاری می خواهم و برمی گردم.»

سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.»

# ملاقات با امام زمان عج #

# ملاقات علما بزرگ اسلام با امام زمان # شیخ انصاری # ملاقات با امام زمان # دیدار شیخ انصاری با امام زمان # دیدار علماء با امام زمان # دیدن-امام-زمان #

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۱۲
پسر کُر

کمک کردن امام زمان علیه‌السلام به علاّمه حلّی در نوشتن یک کتاب قطور در یک شب

از جمله مقامهای بزرگی که برای علامه حلّی امتیاز به شمار می آید، آن است که جزء افراد با ایمان به شمار می آید. یکی از دانشمندان سنّی که در بعضی رشته های علمی، استاد علّامه حلّی بود، کتابی در مورد مذهب شیعه امامیّه نوشته بود و در مجالس، آن را برای مردم می خواند و آنها را گمراه می کرد و از ترس آنکه نکند کسی از دانشمندان شیعه نوشته های آن را ردّ کنند کتاب را به کسی نمی داد که بنویسد و جناب شیخ همیشه در فکر طرح نقشه ای بود تا آن را بدست آورد و نوشته های آن را ردّ کند.

ناچار از محبّت بین استاد و شاگرد استفاده کرد و از او خواهش کرد تا آن کتاب را به او قرض بدهد.

چون استاد سنّی نمی خواست که بلافاصله دست ردّ بر سینه او بزند گفت: «من قسم خورده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسی نگذارم.»

علّامه حلّی نیز آن مدّت زمان را غنیمت شمرد و کتاب را گرفت و به خانه برد که در همان شب آن کتاب را تا جایی که ممکن است بازنویسی کند.

چون به نوشتن مشغول شد و نصفی از شب گذشت خوابش گرفت، ناگهان حضرت صاحب الامر(ع) ظاهر گشت و به علّامه حلّی گفت: «کتاب را به من بده و تو بخواب.»

وقتی که شیخ از خواب بیدار شد دید که باز نویسی شده آن کتاب از کرامت صاحب الامر(ع) تمام شده است.

در نقل دیگری آمده است: علّامه حلّی کتابی از بعضی از دانشمندان خواست که نسخه برداری کند.

استاد سنّی آن کتاب را به علاّمه نداد چون آن کتاب مهمّی بود تا اینکه این اتّفاق افتاد که به او کتاب را داد به شرط آنکه یک شب بیشتر پیش او نماند و نسخه برداری آن کتاب کمتر از یک سال نمی شد که انجام شود.

پس علّامه حلّی کتاب را به منزل خودش آورد و در همان شب شروع به نوشتن آن کرد، پس از اینکه چند صفحه نوشت خسته شد.

ناگهان دید مردی که شبیه مردم حجاز است از در وارد شد و سلام کرد و نشست.

آن شخص گفت: «ای شیخ! تو این اوراق را مسطر بکش و من می نویسم.»

پس شیخ برای او مسطر می کشید و آن شخص می نوشت و از سرعت کتابت، مسطر به او نمی رسید.

وقتی خروس هنگام صبح شروع به خواندن کرد کتاب تمام شده بود.

بعضی گفتند: چون شیخ خسته شد خوابید. و وقتی بیدار شد کتاب نوشته شده بود.

# مجالس المؤمنین #


# ملاقات علما بزرگ اسلام با امام زمان # داستان علامه حلی # دیدار علامه حلی با امام زمان # کمک کردن امام زمان به علامه حلی # دیدار امام زمان # نوشتن کتاب در یک شب # دیدن امام زمان # نقلی از علامه حلی #

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۳۵
پسر کُر

در پست های قبل تعریف خودپسندی و و آثار و پیامدهای آن بیان شد. حال می خواهیم راه های درمان آن را بیان کنیم.


راه های درمان بیماری خودپسندی و عجب:


۱- خاطر نشان کردن به اینکه هر توفیقی که به او می‌رسد از جانب خداست.

سوره نور آیه ۲۱ می فرماید:

«...و لولا فضْلُ اللهِ علیکم و رحمتُهُ ما زکی منکم منْ احدٍ ابَدا...»

«اگر فضل و رحمت خدا شامل شما نبود، هیچ کس از شما هرگز تزکیه نمی شد»


۲- توجه به این که اعمال تا زمانی مورد قبول خداوند قرار می‌گیرد که تا قیامت باقی بماند و به فنا نرود زیرا بر اثر ریا اعمال حبط می شود و از بین می رود


۳- توجه به اینکه منبعِ تمام کمالات خداوند است و هر کمالی که از خداوند به او می رسد با عنایت خداوند است

(پیامبر همواره می فرمود: خدایا یک چشم بهم زدن من را به خودم وا مگذار) از این سخن پیامبر می فهمیم که پاک ترین انسانها، جز به عنایت حق ، مسیر کمال و خوبی ها را طی نخواهند کرد.


۴- مقایسه کردن خود با افراد بالاتر از خود


۵- عمل کردن بر خلاف اقتضائات خودپسندی: مثلا دائما از لطف و عنایت خدا سخن بگوید و از ضعف و بدبختی انسان سخن بگوید.


۶- یادآوری کردن آثار رذیله خودپسندی و خواندن روایات و احادیث در این مورد


۷- بداند که با وجود عجب و خودبزرگ بینی ، هیچ عملی از انسان قبول نمی شود و مقبول درگاه حق قرار نمی گیرد.


۸- توجه کردن به عاقبت کار : زیرا ملاک سعادت و شقاوت ، عاقبت کار است.

هان مشو مغرور بر افعال خود

هان مشو مسرور بر احوال خود

این عبادت های تو مقبول نیست

تا ندانی عاقبت کار تو چیست؟


۹- انجام عمل بر خلاف صفت خودپسندی: یکی از بهترین راهها ، شکسته نفسی و انکسار نفس است به صورت اعتراف با زبان و عمل، البته تصور کند که با این کار نه چیزی را از دست نمی دهد بلکه خداوند او را عزیزتر هم می‌کند.


یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید 

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاهوار

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد


۱۰- خودشناسی به اینکه چه بوده؟ چه هست؟ چه خواهد بود؟ (راه خودپسندی را با خود شناسی ببندید؛ تحف العقول، ص ۲۸۵)

حضرت علی علیه السلام، نقش نگرش انسان به گذشته ی خود، در درمان خودپسندی اینگونه بیان می فرماید:

(انسان با فخر و مباحات چه کار؟ که آغازش نطفه و پایانش لاشه ای بد بوست، روزی ی خود را به تنهایی نمی تواند به دست آورد و مرگ را نمی تواند از خود دفع کند؛ نهج البلاغه، ص ۷۳۶، محمد دشتی)

«برگرفته از کتاب بیماریهای اخلاقی از همت سهراب پور»




# خودپسندی = عجب # درمان بیماری خودپسندی # آثار خودپسندی # درمان خودپسندی # تعریف خود پسندی # بیماری های اخلاقی # پیامد خودپسندی # نشانه های خودپسندی # علائم خود پسندی # بررسی و درمان بیماریهای اخلاقی از دیدگاه اسلام # درمان خودپسندی در روایات و احادیث # همت سهراب پور # کتاب بیماریهای اخلاقی # خودپسندی چیست # خودبینی # خود بزرگ بینی #

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۳۱
پسر کُر