فصل تنهایی
پنجشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۱ ق.ظ
در فصل تابستان ، آنقدر خورشیدش گرما میدهد ، که دیگر گرمای اطرافیان را نمیبینی.
نمیدانم چرا !؟
یا خورشید بی رحم است یا من و اطرافیان...
در این فصل تابستان، آنقدر تنهاییش ، باعث دلگیری میشود ، که تمنای وصال پاییز و عصر دلگیرش را داری...
بشدت حس تنهایی مرا هم از خود، بفراموشی سپرده ،
شاید این مطلب کفر باشد، انگار کسی برای شنیدنت نیست، برای لرزش قلبت ، نمیلرزید.
خدایا پس بندگانت را برای چه آفریدی ؟
مگر نیافریدی تا احساس تنهایی نکنند؟ پس چرا تنهاییم؟ شاید آفریدی تا بدانند، کسی غیر از خودت درک تنهایی آن ها را ندارد.
یا انیس من لا انیس له...تو مونس کسی هستی که مونسی ندارد.
خدا بقدر فهم و نگاهمان خدا میشود ،
چه زیبا گفت: خدا بقدر فهم تو کوچک میشود و به قدر ایمان تو راه گشا میشود و بقدر آرزوی تو گسترده میشود.
۰۲/۰۴/۰۸
احوالتون چطوره؟