پاسخ:
ببخشید از اینترنت گرفتم وقت رجوع به کتب نداشتم
روایات شیعه در باب حلیت متعه:
از امام صادق (ع) راجع به متعه سؤال شد ایشان فرمود: در قرآن کریم آمده است که:“فَمَا استَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضةً وَ لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَضیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیما"
"و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت] میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کردهاید. (بعداً میتوانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است.[1]
ب: امام صادق می فرمود که حضرت علی (ع) بارها می گفت: اگر عمر بر من سبقت نمی گرفت (و متعه را تحریم نمی کرد) جز انسانهای شقی (و یا خیلی کم) کسی زنا نمی کرد.[2]
ج: ابوحنیفه از امام صادق (ع) در مورد متعة نساء سئوال کرد امام فرمود: سبحان الله آیا کتاب خدا را قرائت نکرده ای که فرمود“فَمَا استَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضةً”ابوحنیفه گفت به خدا سوگند تو گویی که من اصلاً این آیه را قرائت نکرده ام[3].
د: ابی ساره می گوید از امام صادق (ع) راجع به متعه سؤال کردم فرمود حلال است. [4]
[1] سوره نساء، آیه24
[2] فروع، ج 2، ص 42
[3] فروع، ج 2، ص 43
[4] فروع ،ج 2، ص 44
روایات تسنن در باب حلیت متعه:
قال أبو عمر (بن عبد البر) لم یختلف العلماء من السلف والخلف أنّ المتعة نکاح إلی أجل لا میراث فیه ، والفرقةتقع عند انقضاء الأجل من غیر طلاق. وقال ابن عطیة : وکانت المتعة أن یتزوج الرجل المرأة بشاهدین وإذن الولیإلی أجل مسمّی ، وعلی أن لا میراث بینهما ، ویعطیها ما اتفقا علیه ، فإذا انقضت المدة فلیس له علیها سبیلویستبرئ رحمها : لان الولد لا حق فیه بلا شک ، فإن لم تحمل حلت لغیره
تفسیر قرطبی ج5 ص132
ابو عمر (بن عبد البر) گفته است که هیچ یک از علمای سلف و گذشته در این اختلاف نداشته اند که متعه ، ازدواجی است که در آن ارث نیست و جدایی در آن با گذشتن مدت و بدون طلاق صورت می گیرد . وابن عطیه گفته است : متعه این است که شخص با زن ازدواج کند و دو شاهد و اذن ولی داشته باشد و تاریخ (برای انتهای عقد) معین کند . و چنین است که ارثی در بین آن دو نباشد و اینکه هر مقداری را که بر آن موافقت نمودند ، (به عنوان مهر زن ) به وی بدهد . پس وقتی که مدت زمان گذشت دیگر مرد راهی بر این زن نخواهد داشت ( دیگر همسر او نیست ) و زن باید عده نگه دارد . زیرا فرزند در متعه به پدر ملحق می شود . پس اگر این زن عده باردار نمی شد (عده نداشت) برای دیگران حلال می شود ( می توانند با وی ازدواج کنند)
ولا شک أنه کان مشروعا فی ابتداء الإسلام
هیچ شکی در این نیست که متعه در ابتدای اسلام جایز بوده است .
تفسیر ابن کثیر ج1 ص475
قال أبو غسان زنیج سمعت جریرا الضبی یقول کان ابن جریج یری المتعة تزوج بستین إمرأة وقیل إنه عهد إلی أولاده فی أسمائهن لئلا یغلط أحد منهم ویتزوج واحدة مما نکح أبوه بالمتعة
جریر می گفت که نظر ابن جریج حلیت متعه بود . او با 60 زن متعه کرد و گفته شده است که او نام ایشان را به اولادش گفت تا مبادا کسی از ایشان به اشتباه افتاده و با زنی از زنانی که پدرش با ایشان متعه کرده بود ازدواج کند!!!
سیر أعلام النبلاء ج6/ص331
2- وقال محمد بن عبد الله بن عبد الحکم سمعت الشافعی یقول استمتع ابن جریج بتسعین امرأة حتی إنه کان یحتقن فی اللیل بأوقیة شیرج طلبا للجماع
سیر أعلام النبلاء ج6/ص333
از شافعی شنیدم که می گفت : ابن جریج با 90زن متعه کرد ؛ حتی او شبها یک ظرف روغن کنجد به خود تنقیه می کرد تا بتواند نزدیکی کند !!!
پس هر دو گروه قائل به حلیت از ابتدای اسلام هستند، پس شما باید حلیت ان را قبول کنید
در ضمن روایات متعه را به عقد موقت تفسیر میکنند.
در مورد علم غیب هم که آیه قران جوابش رو داد: الا ما شاءالله
علم غیب برای پیامبر و اهل بیت به صورت استقلالی نفی شده اما به اذن خدا امکان دارد.
یا علی
یکی از پیام های بود برا پست بنده هم ارسال شد..
نمونه اون وهابی که یه ازایه قران گرفته و گفته خداوند دست داره