آوای کُر

پیام های کوتاه
  • ۱۶ شهریور ۹۷ , ۱۲:۰۰
    جمعه
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

عقد موقت و صیغه همان زناست

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۴۰ ب.ظ

دیشب دوست عزیزی به من پیام داد که پیامش به شرح زیر است:

﴿سلام. باور کنید صیغه زناست که دارن به اسم حضرت علی و اسلام این کار رو انجام می دن!

و نزدیک زنا نشوید، بدرستی که آن فاحشه و راه بدی است. (اسراء - 32)

و هنگامی که فاحشه‌ای انجام می‌دهند می‌گویند: «پدران خود را بر آن یافتیم و خداوند ما را به آن فرمان داده است!» بگو: «خداوند به فحشا فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی به خدا نسبت می‌دهید که نمی‌دانید؟» (اعراف - 28)

کسانی که دوست دارند فاحشه در میان افراد با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید. (نور - 19)

و کسانى که (وسیله) ازدواج نمى‏‌یابند باید عفت ورزند تا خداوند آنان را از فضل خویش توانگرشان گرداند. (قسمتی از آیه 33 نور)﴾

و اما جواب من به ایشان:
شما گفتید که عقد موقت همان زنا می‌باشد. و برای اثبات حرف خود از آیه قرآن دلیل آوردید، در حالی که این آیات هیچگونه دلالتی بر اینکه صیغه موقت همان زنا است ، ندارد، بلکه تنها چیزی که از این آیات بدست می‌آید آن است که از فحشا و زنا خودداری کنید.
حال چگونه از این آیات استفاده می‌شود که عقد موقت همان زنا است؟ 
عقد موقت یا همان ازدواج موقت از دو طریق ثابت می‌شود:
1_ روایات:

امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: اَلْمُتْعَةُ نَزَلَ بِهَا الْقُرْآنُ وَ جَرَتْ بِهَا السُّنَّةُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ:  حکم متعه در قرآن نازل شده و سنت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بر طبق آن جارى گردیده است .
تفسیر  برهان ، جلد ۱، صفحه ۳۶٠

2_ آیه قرآن:

فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ  لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ إِنَّ اللّهَ کانَ  عَلیماً حَکیماً (۲۴ نساء)
ترجمه:
و زنانى را که متعه (ازدواج موقت) مى کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید. (بعداً  مى توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید) خداوند، دانا و حکیم است.

شیوه استدلال به آیه:
کلمه  متعه  که  اِسْتَمْتَعْتُمْ  از آن گرفته شده است، در اسلام به معنى ازدواج موقت است، و به اصطلاح در این باره حقیقت شرعیه مى باشد، گواه بر آن این است که این کلمه (متعه) با همین معنى در روایات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و کلمات صحابه مکرر به کار برده شده است. 
اگر این کلمه به معنى مزبور نباشد، باید به معنى لغوى آن یعنى  بهره گیرى  تفسیر شود، و در نتیجه معنى آیه چنین خواهد شد:  اگر از زنان دائم بهره گرفتید مهر آنها را بپردازید . در حالى که مى دانیم پرداختن مهر مشروط به بهره گیرى از زنان نیست.

برگرفته از تفسیر نمونه آیت الله مکارم


#خانه_دوست #صیغه #عقدموقت #صیغه_موقت #عقددائم #متعه #زنا #فحشا #مهریه #تفسیرنمونه #تفسیر_نمونه #مهر #مهریه


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۰۷
پسر کُر

خانه دوست

نظرات  (۱۰)

سلام
یکی از پیام های بود برا پست بنده هم ارسال شد..
نمونه اون وهابی که یه ازایه قران گرفته و گفته خداوند دست داره
پاسخ:
سلام
پس شما هم این پست رو نشر بدید ممنون
۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۰:۵۵ صیغه زناست
کلمه اِسْتَمْتَعْتُمْ به معنی بهره بردن می باشد و نه ازدواج موقت! اگر قرار بود خدا در قرآن و در آیه 24 نساء، ازدواج موقت را مجاز می شمرد، حداقل باید عبارتی مثل "فی مدت معلوم" توی آیه می آمد!

در تأئید معانی مختلف متعه میتوان از آیات کمک بگیریم که خداوند در سوره انعام آیه 128 می‌فرماید:

﴿وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ﴾ [الانعام: 128].
«پروردگارا! برخی از ما از برخی دیگر سود بردیم».

و در سوره احقاف آیه 20 می‌فرماید:

﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا﴾ [الأحقاف: 20].
«آیا [نعمت‌هاى‏] پاکیزه‏تان را در زندگانى دنیویتان از بین بردید و از آن‌ها بهره‏مند شدید؟».

یعنی شما در استلذاذ تعجیل نموده‌‌اید و در سوره توبه آیه 69 می‌فرماید:

﴿فَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِخَلَٰقِکُمۡ کَمَا ٱسۡتَمۡتَعَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُم بِخَلَٰقِهِمۡ﴾ [التوبة: 69].
«شما هم بهره خود را برده‌اید همان‌گونه که افراد پیش از شما بهره خود را برده‌اند».


در مورد کلمه "أُجُورَهُنَّ" هم در آیاتی دیگر هم از همین کلمه استفاده شده، مثلا در آیه بعد همان آیه 24 نساء خداوند می فرماید:

فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ
پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى [خود] درآورید و مَهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه‌] پاکدامن باشند نه زناکار، و دوست‌گیران پنهانى نباشند.


پس منظور از "أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً" در آیه 24 نساء همان مهریه ازدواج دائم است. دو آیه زیر را بخوانید:

لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ (بقره - 236)
اگر زنان را، مادامى که با آنان نزدیکى نکرده و بر ایشان مَهرى [نیز] معین نکرده‌اید، طلاق گویید، بر شما گناهى نیست، و آنان را به طور پسندیده، به نوعى بهره‌مند کنید -توانگر به اندازه [توان‌] خود، و تنگدست به اندازه [وسع‌] خود. [این کارى است‌] شایسته نیکوکاران.

وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکَاحِ ۚ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۚ وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (بقره - 237)
و اگر پیش از آنکه با آنان نزدیکى کنید، طلاقشان گفتید، در حالى که براى آنان مَهرى معین کرده‌اید، پس نصف آنچه را تعیین نموده‌اید [به آنان بدهید]، مگر اینکه آنان خود ببخشند، یا کسى که پیوند نکاح به دست اوست ببخشد؛ و گذشت کردنِ شما به تقوا نزدیکتر است. و در میان یکدیگر بزرگوارى را فراموش مکنید، زیرا خداوند به آنچه انجام مى‌دهید بیناست.


پس اگر مهریه مشخص شود و قبل از نزدیکی، طلاق صورت گیرد باید نصف مهریه را پرداخت ولی اگر نزدیکی صورت بگیرد، طبق آیه 24 نساء تمام مهریه باید پرداخت شود.

کتاب زیر رو بخونید:

https://www.aqeedeh.com/book/view/539/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA#download_book
پاسخ:
ظاهرا شما این پست رو به طور کامل نخواندید:
کلمه متعه دو معنا دارد: یکی معنای اصطلاحی که همان عقد موقت است و یکی هم به معنای لغوی که همان بهره گیری جنسی می باشد.

حال اگر این کلمه به معنى عقد موقت نباشد، باید به معنى لغوى آن یعنى  بهره گیرى  تفسیر شود، و در نتیجه معنى آیه چنین خواهد شد:  اگر از زنان دائم بهره گرفتید مهر آنها را بپردازید . در حالى که مى دانیم پرداختن مهر مشروط به بهره گیرى از زنان نیست، بلکه به صرف عقد، مهر واجب می‌شود.نه ابنکه بعد از بهره گیری، مهر واجب شود.
این اشکال را چگونه جواب می‌دهید؟
۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۲:۲۲ صیغه زناست
نه، ظاهرا شما جواب من رو کامل نخوندید! اون دو آیه 236 و 237 بفره را که آوردم رو یک بار دیگر بخوانید! خداوند در آیه 236 می فرماید:

اگر زنان را، مادامى که با آنان نزدیکى نکرده و بر ایشان مَهرى [نیز] معین نکرده‌اید، طلاق گویید، بر شما گناهى نیست، و آنان را به طور پسندیده، به نوعى بهره‌مند کنید -توانگر به اندازه [توان‌] خود، و تنگدست به اندازه [وسع‌] خود. [این کارى است‌] شایسته نیکوکاران.


و در آیه 237 بقره می فرماید:

و اگر پیش از آنکه با آنان نزدیکى کنید، طلاقشان گفتید، در حالى که براى آنان مَهرى معین کرده‌اید، پس نصف آنچه را تعیین نموده‌اید [به آنان بدهید]، مگر اینکه آنان خود ببخشند، یا کسى که پیوند نکاح به دست اوست ببخشد؛ و گذشت کردنِ شما به تقوا نزدیکتر است. و در میان یکدیگر بزرگوارى را فراموش مکنید، زیرا خداوند به آنچه انجام مى‌دهید بیناست.

در آیه 24 نساء که شما جواز صیغه را از آن استنباط می کنید(!) خداوند می فرماید از زنان دائم وقتی بهره مند شدید (یعنی نزدیکی صورت گرفت) باید تمام مهر و اجرت فریضه آنها را به آنها بدهید. ولی طبق آیه 237 بقره، اگر مهریه مشخص شود و قبل بهره مند شدن (یعنی قبل از نزدیکی)، طلاق صورت گیرد باید نصف مهریه را پرداخت و نه کل آن را.

شما می گویید به صرف عقد مهریه واجب می شود(!) در صورتی که به صرف عقد کل مهریه واجب نمی شود و بستگی به این دارد که آیا نزدیکی (یا به عبارتی بهره بردن و لذت بردن) صورت گرفته یا نه.

پاسخ:
بگذارید یکبار دیگه بیان کنم:
طبق این آیاتی که ذکر کردید، ما یک اصل پذیرفته داریم و آن این است که، اگر عقد دائم صورت بگیرد و نزدیکی صورت نگیرد ، نصف مهر واجب می شود، و اگر نزدیکی صورت پذیرد کل مهر واجب می‌شود.
پس این یک اصل پذیرفته ماست.

اما ایه قرآنی که مد نظر ماست می فرماید(برفرض اینکه مهریه به معنای بهره بردن باشد):
فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً (۲۴ نساء)
و زنانى را که بهره  مى برید، واجب است مهر آنها را بپردازید.

این آیه در مقام بیان این نیست که کلِ مهر یا بعض مهر را پرداخت کنید، بلکه صرف مهر را میگوید پرداخت کنید.
به عبارت دیگر نمی گوید که اگر نزدیکی صورت پذیرد ، همه مهر را بپردازید زیرا این حکم را در ایه 237 بیان شد.
بلکه معنایش بر طبق اینکه متعه، بهره گیری باشد این است
اگر نزدیکی صورت پذیرد، مهر را بپردازید (نمیگوید کل مهر را بپردازید) دقت کنید.
پس اگر نزدیکی صورت پذیرد، مهر را بپردازید( و پرداخت مهر واجب می‌شود) در حالی که گفتیم قبل از نزدیکی پرداخت مهر واجب است و لو اینکه بعضی از مهر باشد.
پس متعه به معنای بهره بردن نیست ، چون به اصل مسلم ما خدشه وارد می‌شود.
بلکه متعه به معنای عقد موقت است و دیگر این اشکال پیش نمی آید.
در ضمن ما روایات زیادی برای حلیت متعه داریم هم از اهل سنت و هم از شیعه
۰۷ آبان ۹۸ ، ۱۵:۳۰ صیغه زناست
ببینید حکم اصلی ازدواج آیه های 22 تا 25 سوره نساء هستش که خداوند موارد مجاز ازدواج ها را می فرماید، و آیه های 236 و 237 شرایطی فرعی از حکم اصلی آیه های 22 تا 25 سوره نساء هستش. در آیه 24 نساء خداوند می فرماید "مهر و اجرت فریضه" آنها را بپردازید. خب مسلم است که منظور کل مهریه توافق شده هستش. فرض کنید من با شما یه قرارداد می بندم که اگر فلان کار را برایم انجام بدهی، فلان مقدار پول به شما بدهم. خب این یک حکم کلیست. ولی یک شرط فرعی را به آن قرارداد نیز اضافه می کنم که اگر بعدا شما پشیمان بشوید، باید خسارت من رو بپردازید. پس آیه 24 نساء حکم کلیست که اگر ااز زنان دائم وقتی بهره مند شدید (یعنی نزدیکی صورت گرفت) باید مهر و اجرت فریضه آنها را به آنها بدهید. خب مسلم است که منظور کل مهریه توافق شده است.

در مورد روایت هم گویا کتابی که به شما معرفی کردم را نخواندید!

ببینید برای چیزی مثل صیغه شما باید دلیل بسیار محکمی از قرآن داشته باشید چون زنا گناه کبیره است و خداوند در قرآن وعده جهنم به زناکاران داده. بازم می گم اگر قرار بود خدا در قرآن و در آیه 24 نساء، ازدواج موقت را مجاز می شمرد، حداقل باید عبارتی مثل "فی مدت معلوم" توی آیه می آمد! و یا دیگر احکام آن را تشریح می کرد! خداوندی که در قرآن از بسیاری از جزییات سخن گفته مثل شکار با سگ شکاری و حتی عادت ماهیانه زنان، چرا خیال می کنید در موردی به این مهمی جزئیات را نگوید و احکام آن را ذکر نکند!

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ (آل عمران - 7)
اوست کسى که این کتاب [=قرآن‌] را بر تو فرو فرستاد. پاره‌اى از آن، آیات محکم [=صریح و روشن‌] است. آنها اساس کتابند؛ و [پاره‌اى‌] دیگر متشابهاتند [که تأویل‌پذیرند]. اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‌جویى و طلب تأویل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پیروى مى‌کنند.


یه بار دیگه آیه زیر را بخوانید:

وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (اعراف - 28)
و هنگامی که فاحشه‌ای انجام می‌دهند می‌گویند: «پدران خود را بر آن یافتیم و خداوند ما را به آن فرمان داده است!» بگو: «خداوند به فحشا فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی به خدا نسبت می‌دهید که نمی‌دانید؟»

منظور این آیه این است که قبلا هم یه عده بودند که به اسم دین (تاکید می کنم به اسم دین!) کارهای زنا و فحشا انجام می دادند و می گفتند آیین پدراشون بوده و خداوند به آنها این دستور رو داده!! در صورتی که خدا این پندار آنها را رد می کنه و می فرماید: خداوند به فحشا فرمان نمی‌دهد.
پاسخ:
این فرض مسلمی که از ان سخن میگویید، چه دلیلی دارید؟
عجیب است کجای این فرض مسلم است؟
اگر منظور کل مهریه باشد باید می‌گفت: فآتُوهنَّ کلَّ اُجُورِهنَّ فریضه
در صورتی که در مقام بیان این مطلب نیست.
بسیاری از احکام وجود دارد که علی الظاهر در قرآن وجود ندارد، شاید نیمی از احکام
و این برای ان است که خدا بگوید کتابش و عترت پیامبر قرین یکدیگرند و ما برای فهم احکام الهی به اهل بیت نیازمندیم
چطور شما سخن اهل بیت را در خصوص صیغه قبول ندارید و به یافته های خود تکیه می‌کنید؟
البته شما بگوید شیعه هستید یا سنی، تا من طبق عقایدتان با شما سخن بگویم
۰۷ آبان ۹۸ ، ۱۶:۵۳ صیغه زناست
یک بار دیگر آیه را دقت بفرمایید:

وَأُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُمْ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا (نساء - 24)

و غیر از این [زنان نامبرده‌]، براى شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتى که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانى را که از آنها بهرمند شدید، مَهر معین شده را به آنان بدهید، و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق می کنید. (بعداً می‌توانید با توافق، مقدار مهر را کم یا زیاد کنید.)؛ مسلماً خداوند داناى حکیم است.


فَرِیضَةً ۚ یعنی معین شده یا تعیین شده. خب خدا داره می گه مهریه تعیین شده رو بپردازید، خیلی واضح و از بدیهیات ادبیات هستش که منظور کل مهریه تعیین شده هستش. در ادامه آیه می فرماید اگر بعد از فَرِیضَةً ۚ (یعنی بعد از تعیین مهر)، با یکدیگر توافق کردید.می‌توانید مقدار مهر را کم یا زیاد کنید.
واقعا تعجب کردم از حرفتان!! من وقتی چیزی از شما بخرم و شما به من بگویید پولش را بده، آیا منظور شما کل پول نیست؟!!

در مورد مذهب من!
من مسلمانم و خداوند نگفته واسه خودتون مذهب انتخاب کنید بلکه برعکس گفته متفرق نشید و مانند فرقه هایی نباشید که متفرق شدند و هر فرقه ای به اونچه که پیشش هستش خوشحاله! من نظر مذاهب مختلف رو می خونم و هر قسمتی از اون که مطابق با قرآن و عقل باشه رو می پذیرم.
الگو های رفتاریمم: علاقه دارم مثل پیامبران و دلیر مردانی همچون علی رفتار کنم. ولی میدونم همه اونها انسان بودند و هدف اصلی اونها این بود تا خدا رو به ما معرفی کنن و نه افراد رو!

حالا یه سوال از شما: آیا پیامبر (ص) از تمام امور غیبی طبق ادعای شیعه باخبر بود؟ (جواب من از قرآن: خیر!)

به طور خلاصه دلیل هامو در دو آیه زیر میارم:

قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ ۚ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِیرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ (انعام آیه 50)

بگو: «به شما نمى‌گویم گنجینه‌هاى خدا نزد من است؛ و غیب نیز نمى‌دانم؛ و به شما نمى‌گویم که من فرشته‌ام. جز آنچه را که به سوى من وحى مى‌شود پیروى نمى‌کنم.» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسان است؟ آیا تفکّر نمى‌کنید.»



قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (اعراف آیه 188)

بگو: من قدرتِ [جلبِ] سودی و [دفعِ] زیانی را از خود ندارم جز آنچه خدا خواهد، و [غیب هم نمی دانم] اگر غیب می دانستم، یقیناً برای خود ازهر خیری فراوان و بسیار فراهم می کردم وهیچ گزند وآسیبی به من نمی رسید؛ من فقط برای گروهی که ایمان می آورند، بیم دهنده و مژده رسانم.



البته که بعضی از خبرهایی غیبی به پیامبر (ص) می رسیده ولی نه اون جور که شما فکر می کنید.

پاسخ:

ببخشید از اینترنت گرفتم وقت رجوع به کتب نداشتم

روایات شیعه در باب حلیت متعه:

از امام صادق (ع) راجع به متعه سؤال شد ایشان فرمود: در قرآن کریم آمده است که:“فَمَا استَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضةً  وَ لا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَضیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضةِ  إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیما"

"و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت‏] می‏کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده‏اید. (بعداً می‏توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است.‏[1]

ب: امام صادق می فرمود که حضرت علی (ع) بارها می گفت: اگر عمر بر من سبقت نمی گرفت (و متعه را تحریم نمی کرد) جز انسانهای شقی (و یا خیلی کم) کسی زنا نمی کرد.[2]

ج: ابوحنیفه از امام صادق (ع) در مورد متعة نساء سئوال کرد امام فرمود: سبحان الله آیا کتاب خدا را قرائت نکرده ای که فرمود“فَمَا استَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضةً”ابوحنیفه گفت به خدا سوگند تو گویی که من اصلاً این آیه را قرائت نکرده ام[3].

د: ابی ساره می گوید از امام صادق (ع) راجع به متعه سؤال کردم فرمود حلال است. [4]

[1]  سوره نساء، آیه24

[2]  فروع، ج 2، ص 42

[3]  فروع، ج 2، ص 43

[4] فروع ،ج 2، ص 44   

روایات تسنن در باب حلیت متعه:

قال أبو عمر (بن عبد البر) لم یختلف العلماء من السلف والخلف أنّ المتعة نکاح إلی أجل لا میراث فیه ، والفرقةتقع عند انقضاء الأجل من غیر طلاق. وقال ابن عطیة : وکانت المتعة أن یتزوج الرجل المرأة بشاهدین وإذن الولیإلی أجل مسمّی ، وعلی أن لا میراث بینهما ، ویعطیها ما اتفقا علیه ، فإذا انقضت المدة فلیس له علیها سبیلویستبرئ رحمها : لان الولد لا حق فیه بلا شک ، فإن لم تحمل حلت لغیره
تفسیر قرطبی ج5 ص132
ابو عمر (بن عبد البر) گفته است که هیچ یک از علمای سلف و گذشته در این اختلاف نداشته اند که متعه ، ازدواجی است که در آن ارث نیست و جدایی در آن با گذشتن مدت و بدون طلاق صورت می گیرد . وابن عطیه گفته است : متعه این است که شخص با زن ازدواج کند و دو شاهد و اذن ولی داشته باشد و تاریخ (برای انتهای عقد) معین کند . و چنین است که ارثی در بین آن دو نباشد و اینکه هر مقداری را که بر آن موافقت نمودند ، (به عنوان مهر زن ) به وی بدهد . پس وقتی که مدت زمان گذشت دیگر مرد راهی بر این زن نخواهد داشت ( دیگر همسر او نیست ) و زن باید عده نگه دارد . زیرا فرزند در متعه به پدر ملحق می شود . پس اگر این زن عده باردار نمی شد (عده نداشت) برای دیگران حلال می شود ( می توانند با وی ازدواج کنند)


ولا شک أنه کان مشروعا فی ابتداء الإسلام
هیچ شکی در این نیست که متعه در ابتدای اسلام جایز بوده است .
تفسیر ابن کثیر ج1 ص475

قال أبو غسان زنیج سمعت جریرا الضبی یقول کان ابن جریج یری المتعة تزوج بستین إمرأة وقیل إنه عهد إلی أولاده فی أسمائهن لئلا یغلط أحد منهم ویتزوج واحدة مما نکح أبوه بالمتعة

جریر می گفت که نظر ابن جریج حلیت متعه بود . او با 60 زن متعه کرد و گفته شده است که او نام ایشان را به اولادش گفت تا مبادا کسی از ایشان به اشتباه افتاده و با زنی از زنانی که پدرش با ایشان متعه کرده بود ازدواج کند!!!

سیر أعلام النبلاء ج6/ص331

2- وقال محمد بن عبد الله بن عبد الحکم سمعت الشافعی یقول استمتع ابن جریج بتسعین امرأة حتی إنه کان یحتقن فی اللیل بأوقیة شیرج طلبا للجماع

سیر أعلام النبلاء ج6/ص333

از شافعی شنیدم که می گفت : ابن جریج با 90زن متعه کرد ؛ حتی او شبها یک ظرف روغن کنجد به خود تنقیه می کرد تا بتواند نزدیکی کند !!!


پس هر دو گروه قائل به حلیت از ابتدای اسلام هستند، پس شما باید حلیت ان را قبول کنید

در ضمن روایات متعه را به عقد موقت تفسیر می‌کنند.


در مورد علم غیب هم که آیه قران جوابش رو داد: الا ما شاءالله

علم غیب برای پیامبر و اهل بیت به صورت استقلالی نفی شده اما به اذن خدا امکان دارد.


یا علی

سلام
بنده باورم نمیشه ..دین اسلامی برا گرسنگی و یا تسنگی تبصره گذاشته باشه ولی برا میل جنسی و شرایط خاص آن تبصره نگذاشته باشه...
پاسخ:
منظورتون از تبصره که همان عقد موقت است؟
سلام
بله..
پاسخ:
چه بگم
واضح است که حلال است
۰۷ آبان ۹۸ ، ۲۰:۰۲ صیغه زناست
من هم می توانم کلی چیز کپی کنم و برایتان بیاورم!!
در مورد روایاتی رو هم که آوردید اگه اون کتابی که لینک شو واستون گذاشتم بدون تعصب بخونیدش جوابتون رو می گیرید.

در مورد علم غیب هم :

قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ (انعام آیه 50)
بگو: «به شما نمى‌گویم گنجینه‌هاى خدا نزد من است؛ و غیب نیز نمى‌دانم؛



قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ ۚ (اعراف آیه 188)

بگو: من مالک سود و زیانی برای خودم نیستم بجز آنچه خدا خواهد، و [غیب هم نمی دانم] اگر غیب می دانستم، یقیناً برای خود ازهر خیری فراوان و بسیار فراهم می کردم وهیچ گزند وآسیبی به من نمی رسید؛



"الا ما شاءالله" به "من مالک سود و زیانی برای خودم نیستم" برمی گرده و این بدین معنی هستش که خداوند به بشر اختیاراتی داده که با آن برای خیر خودش تلاش کند و از ضررها دوری گزیند. این قسمت از آیه برای شما هم صادق هستش یعنی شما هم مالک سود و زیانی برای خودتان نیستید بجز آنچه خدا بخواهد.

البته منم که گفتم بعضی از خبرهایی غیبی به پیامبر (ص) می رسیده ولی نه اون جور که شما فکر می کنید.

برای اثبات اینکه پیامبر (ص) اون جور که شما فکر می کنید علم غیب نداشته از آیات زیادی می توان استفاده کرد. مثلا:

اگر متاعى دست‌یافتنى بود یا سفرى بود نه چندان دراز، از پى تو مى‌آمدند، ولى اکنون که راه دراز شده است پیمودنش را دشوار مى‌انگارند. و به خدا قسم مى‌خورند که اگر مى‌توانستیم همراه شما بیرون مى‌آمدیم. اینان تن به هلاکت مى‌سپارند. خدا مى‌داند که دروغ مى‌گویند. (توبه - 42)

(ای رسول) خدا تو را ببخشاید چرا پیش از آنکه دروغگویان از راستگویان بر تو معلوم شوند به آنها اجازه دادی؟ (بهتر آن بود که رخصت در ترک جهاد ندهی تا آن را که به راستی ایمان آورده از آن که دروغ می‌گوید امتحان کنی.) (توبه – 43)

اگه پیامبر (ص) عیب غیب داشت، باید می دونست که اون افراد دارن دروغ می گن و به نظر شما اجازه می دادن که اون افراد جهاد رو ترک کنند؟ که بعد خدا این آیه 43 توبه رو نازل کنه؟! و حتی به پیامبر بگه: "خدا تو را ببخشاید "

و یا در آیه 101 توبه:
و برخى از بادیه‌نشینانى که پیرامون شما هستند منافقند، و از ساکنان مدینه [نیز عده‌اى‌] بر نفاق خو گرفته‌اند. تو آنان را نمى‌شناسى، ما آنان را مى‌شناسیم. به زودى آنان را دو بار عذاب مى‌کنیم؛ سپس به عذابى بزرگ بازگردانیده مى‌شوند.

خداوند به پیامبر می فرماید: "تو آنان را نمى‌شناسى" و اگر پیامبر علم غیب داشت و اگر پیامبر همیشه اعمال آنها را می دیده، پس این آیه چیست؟!


در جواب خانم حسانه:

و کسانى که (وسیله) ازدواج نمى‏‌یابند باید عفت ورزند تا خداوند آنان را از فضل خویش توانگرشان گرداند. (سوره نور - 33)

اسلام ازدواج آسان رو پیشنهاد داده که متاسفانه در جامعه امروز ما بسیار کم به آن عمل می شود.
پاسخ:
شما گفتید بهترین دلیل از دو مذهب ررو انتخاب میکنید و منم روایات دو مذهب رو اوردم
و اگه اهل بیت رو قبول دارید از اهل بیت هم روایت آوردم
روایت رو کپی کردم.
دیگر خود دانی
در مورد علم غیب هم ذهنم رفته بود به یه آیه دیگه ، حواسم نبود که گفتم الا ما شاءالله

این آیه هم یه جور توجیه کنید تا راحت بشیم:

سوره جن
عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا
[ ﺍﻭ ] ﺩﺍﻧﺎﻱ ﻏﻴﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻏﻴﺐ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻤﻰ  ﻛﻨﺪ ;(٢٦)
إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا
ﻣﮕﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻏﻴﺐ ] ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎﻧﻲ [ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ] ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻣﻰ  ﮔﻤﺎﺭﺩ(٢٧)


۰۷ آبان ۹۸ ، ۲۰:۴۷ صیغه زناست
در مورد این جمله تون:

"پس هر دو گروه قائل به حلیت از ابتدای اسلام هستند، پس شما باید حلیت ان را قبول کنید"

اولا که همون کتاب رو که معرفی کردم حتما بخونید. بعدش در حال حاضر فقط شیعه اثنی‌عشری موافق صیغه است!
مجموع فقھای اھل سنت و فقھای مذاھب ظاھریه و اباضیه از خوارج، و زیدیه و اسماعیلیه از شیعه، ھمه بر تحریم صیغه و وضوح بطلان این عقد طبق استدلال قرآن، حدیث، اجماع، عقل، اجماع دارند.
پاسخ:
برای همین گفتم از ابتدای اسلام قائل به حلیت هستند اما ما بعد از رحلت اختلاف کرند
۲۰ آبان ۹۹ ، ۲۰:۰۶ صیغه حکمی جعلیست
سلام واقعا باید باور کنیم که کلمات قرآن فقط با خود قرآن معنی میشن و با استناد به روایاتی که معلوم نیست چه کسی در طول این سالها به اسم ائمه رواج داده حکم صادر کنیم اگر عقد موقت یا همان صیغه مفهوم استمتعتم بود چرا طلاق منفورترین حلال بیان شده
کسانی که از صیغه دفاع میکنند آیا به هینده بچه ای که احتمال تولدش هست فکر کرده اند یعنی دینی که برای داخل مسجد شدن دستور دارد که با پای راست وارد شوید به این مسئله که می رسد اینقدر بی فکر عمل میکند ؟!!!
علیم بودن و حکیم بودن و سایر صفات خدا را حظم دقیقی که در آفرینش وجود دارد را در نظر بگیریم و هر حرفی را به صرف روایت و حدیثی که بیان کردند باور نکنیم
پاسخ:
سلام
اول: شما از پیش خودتون حرف نزنید که، استناد به روایات معلوم نیست، کاملا استنادش مشخصه.
دوم: هیچ ربطی بین عقد موقت و طلاق نیست، که شما عقد موقت را بر طلاقی که منفور است، قیاس کنید. برفرض قیاس هم میتوان حکم به حلیت کرد ، گرچه منفور باشد

سوم: چه کسی گفته که هر طلاقی منفور است؟ ما انواع طلاق داریم: 
۱-طلاق واجب ۲-طلاق مستحبی ۳-طلاق مباح ۴-طلاق مکروه
قدر متیقن از منفور بودن طلاق، طلاق مکروه و مباح هست اما طلاق واجب و مستحب چطور میتواند منفور باشد؟ طلاقی که حکمش وجوب است و امر به آن شده، چگونه میتواند منفور باشد؟
چهارم: باز شما از فهم خودتان، دین را تعریف می‌کنید؟ هیچگاه دین بی فکر عمل نمیکند، این عدم مطالعه شما است که موجب شده چنین اتهامی به دین بزنید. بله، اسلام برای اون بچه متولد هم حکم صادر کرده. لطفا کمی مطالعه کنید، و فهم ناقص خود را به پای دین نگذارید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">