آوای کُر

پیام های کوتاه
  • ۱۶ شهریور ۹۷ , ۱۲:۰۰
    جمعه
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اوای کر» ثبت شده است

اصولا در تربیت انسان دو شخص بسیار تاثیر گذار است؛ یکی مادر و دیگری رفیق
شاید بتوان گفت پنجاه درصد بلکه بیشترین تأثیر یک انسان از رفیق و همنشین است.
دوست دارم بجای اینکه مشارب خود را تاب دهم و با فرزند خود سخن بگویم و پدری کنم، برایش یک رفیق خوب باشم، رفیقی که در فراز و نشیب زندگی همراه او باشد.
به گونه ای با او رفاقت کنم که منحثرا فکرش همنشینی با من باشد، همانگونه که در رفتار خوبش پدر هستم، در اشتباهات او هم پدر هستم. هیچگاه محبت خود را منحصر به اعمال خوبش نمیکنم، هر اشتباهی که می‌کند باز هم دردانه قلب من است.
هیچگاه آینده او را منحصر به کلمات ناچیزی چون دکتر و مهندس نمیکنم، بلکه مشوق اهداف او می‌باشم و به او گوشزد می‌کنم در هر حرفه ای که باشد سعی در بهترین آن داشته باشد و آن چیزی که برای او باقی می‌ماند انسانیت است نه عناوین...

پ ن : تشکر میکنم از آقای رحمانی و دیگر دوستان به خاطر دعوت به این چالش

۷ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۴۵
پسر کُر

امروز به شهرستان رفتم، واقعا شیراز در این روزاها آب و هوای لذت بخشی داره...

یه مکان سرگرمی به اسم ساحل آبی در بلوار چمران، برای کسانی که روحیه لطیف دارند و علاقه زیادی به طبیعت و پرنده ها دارند، داخل شهرستان شیراز وجود داره که میتونه لحظه های دلنشینی را براتون رقم بزنه.

با توجه به اینکه مردم به این پرندگان غذا می‌دهند، بشدت این مرغ های دریای اهلی هستند که ادم دوست داره، اونا رو به آغوش بگیره :)


 

یادم اومد به دوران کودکی، وقتی که رود کر ودریاچه بختگان آب داشت، شغل مردم برنجکاری بود، من با تیلر داخل گِل ها زمین ها رو شخم میزدم، که این پرندگان پشت سر من در فاصله یک قدمی می آمدند و زالوهایی رو که روی آب می آمدند رو میخورند، منم بچه بودم و شیطون :) لحظه ای تیلر رو رها کردم و یکی از پرنده ها رو گرفتم، اون موقع برام عجیب بود، هر چه پرنده رو زیر آب و گل می بردم، پرهاش خیس نمی‌شد. :)

پ ن: دیگه وقت نشد که از نزدیک، از پرنده ها عکس بگیرم.

پ ن: با دست میشه به اونا غذا داد(داخل دست آدما ، غذا میخورند)  :)

۹ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۲۱
پسر کُر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۴۵
پسر کُر

مدتی است که قلبم ، ندای فَفِرُّوا الی الله سر می‌دهد...اما همزات الشیاطین به خوبی کار خودش را انجام می‌دهد...

نمیدانم! ندای عجیبی است، دلم را نرم کرده، حس نیاز به گریه های بلند دارم...

گویا کسی به من می‌گوید از همین الان شروع کن...همین الان...

دریافت
حجم: 490 کیلوبایت

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۰۹
پسر کُر

از اون جایی که به شکار علاقه دارم، چند وقت پیش، یه تفنگ بادی از اقوام گرفتم و رفتم به صحرا برای شکار گنجشگ ، چکاوک ، قمری و کبوتر صحرایی...

این رو بگم که تباه هم خودتونید :)

دسته ای از قمری ها رو دیدم، آروم آروم به سمتشون رفتم تا به بیست قدمی پرنده ها رسیدم،

یهو دیدم یه چیزی به سرعت رعد ، از کنارم رد شد. عقاب بود اومد به دسته قمری ها حمله کنه و در نهایت نتونست شکارشون کنه، خلاصه صحنه زیبایی بود، اما نه خودش شکار کرد و نه گذاشت من شکار کنم :/

عکسای شکار رو اینجا نمیذارم تا روحی آسیب نبینه:)

اومدم خونه یه قمری اومده بود داخل انبار خونه، برای گرفتنش زحمت خاصی نداشت...اما بعد از گرفتنش رهاش کردم، بخاطر اینکه من، به شکار علاقه داشتم، تا اینکه بخوام گوشتش رو بخورم.

۱۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱ ۱۸ دی ۹۹ ، ۲۲:۴۱
پسر کُر

تازه داشتیم به داغ حاج قاسم عادت می‌کردیم تا اینکه امروز در سالگرد این مالک اشتر، عمار انقلاب را از دست دادیم.

خبر رحلت فیلسوف و استاد عزیزم داغ تازه ای بر دلم نهاد، حقا که ایشان شباهت زیادی به شهید مطهری داشت. 

در حقانیت این دانشمند بزرگ همین بس، که مأمور ciA آمریکا ایشان را دشمن آمریکا خطاب میکند.

دریافت
حجم: 481 کیلوبایت

۴ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۸
پسر کُر