برای بیست و چهار میلیون
انسان متأسفم؛
فقط همین.
برای بیست و چهار میلیون
انسان متأسفم؛
فقط همین.
ادامه تصویر رستاخیز در قرآن
دوزخ
دوزخ، جایگاه کافران و منافقاتى است که هیچ نور ایمانى در دلهایشان وجود ندارد1، و گنجایش آن، چنان است که پس از در برگرفتن همه تبهکاران، باز هم«هل من مزید»مىگویند2! سراسر آتش است و آتش، عذاب است و عذاب!!
شعله هاى آتش از هر سو زبانه مىکشد و صداى گوش خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب مىافزاید3، قیافه ها عبوس و درهم کشیده و سیاه و زشت و چروکیده است4 و حتّى در چهره فرشتگان دوزخیان هم اثرى از مهر و عطوفت و نرمى دیده نمىشود5.
دوزخیان با غل و زنجیر و بندهاى آهنین، بسته شده اند6 و آتش، سراپاى آنان را فراگرفته5، و خودشان آتش گیره آنند7. در فضاى دوزخ جز آه و ناله و ضجّه و فریاد دوزخیان و نهیب دوزخیان، صدایى به گوش نمىرسد8. بر سر و روى تبهکاران، آب جوشان مىریزند که اندرون آنان را نیز ذوب مىکند9، و هر گاه از فرط عطش و التهاب، درخواست آب کنند، آب داغ و آلوده و گندیدهاى به آنان داده مىشود که آن را با حرص و ولع مىنوشند10، و غذایشان از درخت «زقّوم» است که از آتش مىروید و خوردن آن بر سوزش اندرونشان مىافزاید11، و لباسشان از ماده سیاه و چسبندهاى است که خود، موجب عذابشان مىگردد12 و همنشینان شیاطین و جنّیان گنهکارند که آرزوى دورى از آنان را مىکنند13، و نسبت به یکدیگر نیز لعن و نفرین مىفرستند14.
همین که بخواهند زبان عذرخواهى به درگاه الهى گشایند فرمان دورباش و ساکت باش، خاموششان مىکند15 پس به دوزخبانان پناه مىبرند که شما از خدا بخواهید که اندکى از عذاب ما بکاهد، پاسخ مىشنوند: مگر خداى متعال، پیامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نکرد؟16
بار دیگر، درخواست مرگ مىکنند و جواب مىشنوند که شما براى همیشه در دوزخ خواهید ماند17. و با اینکه مرگ از هر سوى برایشان مىبارد نمىمیرند18 و هر چه پوست بدنشان بسوزد بار دیگر پوست نو مىروید و عذابشان ادامه مىیابد19.
از بهشتیان درخواست اندکى آب و خوراک مىکنند و پاسخ مىشنوند که خداى متعال نعمتهاى بهشتى را بر شما حرام کرده است20. و بهشتیان از آنان مىپرسند: چه چیز موجب بدبختى شما شد و به دوزختان کشاند؟ مىگویند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبودیم و به مستمندان کمک نمىکردیم و با تبهکاران همسو مىشدیم و روز قیامت را تکذیب مىکردیم21.
آنگاه به ستیز با یکدیگر مىپردازند22، گمراه شدگان به گمراه کنندگان مىگویند: این شما بودید که ما را گمراه کردید، آنان پاسخ مىدهند: شما به دلخواه از ما پیروى کردید23.
زیردستان به زبردستان مىگویند: این شما بودید که ما را به این بدبختى کشاندید، آنان پاسخ مىدهند: مگر ما به زور، شما را از راه راست بازداشتیم؟24
سرانجام، به شیطان مىگویند: این تو بودى که موجب گمراهى ما شدى، و او پاسخ مىدهد: خدا به شما وعده راستین داد و نپذیرفتید، و من وعده دروغ دادم پذیرفتید، پس به جاى سرزنش من، خویشتن را سرزنش کنید، و امروز هیچ کدام نمىتوانیم به فریاد دیگرى برسیم25. و بدین سان، چارهاى جز تن دادن به کیفر کفر و نافرمانى خودشان نمىبینند و جاودانه در عذاب مىمانند26.
ان شاءالله که از اهل دوزخ نباشیم.
ادامه تصویر رستاخیز در قرآن:
بسوى اقامتگاه ابدى
سپس حکم الهى اعلام شده1 نیکوکاران و تبهکاران از یکدیگر جدا مىشوند2 و مؤمنان، روسفید و شاد و خندان بسوى بهشت3، و کافران و منافقان، روسیاه و اندوهگین و با ذلّت و خوارى به سوى دوزخ، روانه مىگردند4 و همگى از دوزخ، عبور مىکنند5 در حالى که از چهره مؤمنان، نور مىتابد و راهشان را روشن مىسازد6 و کافران و منافقان در تاریکى به سر مىبرند.
منافقانى که در دنیا با مؤمنان، اختلاط داشتند آنها را صدا مىزنند که رو به سوى ما کنید تا از نور شما استفاده کنیم، و پاسخ مىشنوند که باید براى اکتساب نور، به عقب (به دنیا) برگردید! باز مىگویند: مگر ما در دنیا با شما نبودیم؟ و پاسخ مىشنوند: چرا، در ظاهر با ما بودید ولى خودتان را گرفتار کردید و دلهایتان دچار شکّ و تردید و قساوت شد و امروز، کارتان یکسره شده و از شما و از کافران، عوضى پذیرفته نمىشود و سرانجام، کافران و منافقان در کام دوزخ فرو مىروند7 هنگامى که مؤمنان به بهشت، نزدیک مىشوند درهاى آن گشوده مىشود و فرشتگان رحمت به استقبال آنان مىآیند و با سلام و احترام، مژده سعادت ابدى به ایشان مىدهند8.
و از سوى دیگر، هنگامى که کافران و منافقان به دوزخ مىرسند درهاى آن باز مىشود و فرشتگان عذاب، با خشونت آنان را مورد سرزنش قرار داده به ایشان وعده عذاب ابدى مىدهند.
بهشت
در بهشت، باغهاى وسیع به پهناى آسمانها و زمین9 و پوشیده از انواع درختها با همه گونه میوه رسیده و در دسترس10 و ساختمانهاى باشکوه و نهرهاى آب زلال11 و شیر و عسل و شراب طهور12، و از هر چیزى که مورد میل و رغبت بهشتیان باشد13 و فوق خواسته هاى آنان وجود دارد14.
بهشتیان با لباسهاى حریر و پرنیان و انواع زینتها آراسته15 و رو در روى یکدیگر بر تختهاى مرصّع و بسترهاى نرم، تکیه مىدهند و به حمد و سپاس الهى مىپردازند16 و سخن بیهودهاى بر زبان نمىآورند و نمىشنوند17. نه سرما ایشان را مىآزارد و نه گرما18، نه رنج و خستگى و ملالى دارند19 و نه ترس و اندوهى20، و نه در دل، کینه و کدورتى21.
پیش خدمتان زیبا در اطرافشان حرکت مىکنند22 و جامهاى شراب بهشتى به آنان مى نوشانند که لذّت و نشاط زاید الوصفى مىبخشد و هیچ گونه آفتى ندارد23. و از انواع میوه ها و گوشت مرغان، تناول مىکنند24 و از مصاحبت همسران زیبا و مهربان و ناآلوده بهره مىبرند25. و از همه بالاتر، از نعمت روحى رضوان الهى برخوردار مىشوند26 و لطفهایى را از پروردگارشان دریافت مىدارند که ایشان را غرق سرور مىسازد و هیچ کس نمىتواند تصوّرى از مرتبه آن سرور، داشته باشد27. و این سعادت بى مانند و نعمتهاى وصف ناشدنى و رحمت و رضوان و قرب الهى براى همیشه ادامه خواهد یافت28 و پایانى نخواهد داشت29.
رستاخیز ادامه دارد...
ادامه تصویر رستاخیز در قرآن
شیپور مرگ
در چنین اوضاع و احوالى است که شیپور مرگ، نواخته مىشود و همه موجودات زنده مىمیرند1 و در جهان طبیعت، اثرى از حیات نمىماند، و وحشت و اضطراب بر جانها سایه مىافکند2 مگر کسانى که از حقایق و اسرار هستى، آگاهند و دلهایشان غرق معرفت و محبّت الهى است، سپس جهان دیگرى که قابلیّت بقاء و ابدیّت داشته باشد، برپا مىشود3، و صحنه گیتى با نور الهى روشن مىگردد4، و شیپور حیات به صدا در مىآید5 و همه انسانها (بلکه حیوانات نیز)6 در یک لحظه، زنده مىشوند7 و سراسیمه و هراسان8 همانند ملخها و پروانگانى که در هوا منتشر مىشوند9 با سرعت10، به سوى محضر الهى روانه مىگردند11 و همگى در صحنه عظیمى فراهم مىآیند12 و غالباً مىپندارند که توقّفشان در عالم برزخ به اندازه یک ساعت یا یک روز یا چند روز بوده است13
ظهور حکومت الهى و انقطاع سببها و نَسَبها
در آن عالم، حقایق آشکار مىشود14 و حکومت و سلطنت الهى، ظهور تامّ مىیابد15 و چنان هیبتى بر خلایق، سایه مىافکند که هیچ کس را یاراى بلند سخن گفتن نیست16، و هر کسى به فکر سرنوشت خویش است و حتّى فرزندان از پدر و مادر، و خویشان و نزدیکان از یکدیگر، فرار مىکنند17، و اساساً رشته نسبها و سَبَبها مىگسلد18 و دوستیهایى که بر پایه منافع و معیارهاى دنیوى و شیطانى بوده تبدیل به دشمنى مىگردد19، و حسرت و پشیمانى از تقصیرهاى گذشته، دلها را فرا مىگیرد20.
محکمه عدل الهى
آنگاه عدل الهى، تشکیل مىشود و اعمال همه بندگان، حاضر مىگردد21 و نامه هاى اعمال، توزیع مىشود22 و انتساب هر کارى به فاعل آن، چنان آشکار است که دیگر نیازى نیست که از کسى بپرسند چه کرده اى؟23
در این دادگاه، فرشتگان و پیامبران و برگزیدگان خدا به عنوان شهود و حضور دارند24 و حتّى دست و پا و پوست بدنها گواهى مىدهد25 و حساب همه مردم به دقّت، رسیدگى و با میزان الهى، سنجیده مىشود26 و براساس عدل و قسط درباره ایشان داورى مىگردد27، و هرکس نتیجه سعى و کوشش خود را مىیابد28، و به نیکوکاران، ده برابر پاداش داده مىشود29، و هیچ کس بار دیگرى را نمىکشد30، اما کسانى که دیگران را گمراه کردهاند علاوه بر گناهان خودشان، معادل گناهان گمراه شدگان را نیز بر دوش مىکشند31. (بدون اینکه از گناهان آنان کاسته شود) همچنین عوض و بدلى از کسى پذیرفته نمىشود32، شفاعت کسى مقبول نمىگردد33 مگر شفاعت کسانى که از طرف خداى متعال، مأذون باشند و براساس معیارهاى مرضىّ خدا شفاعت کنند34.
حضرت آیت الله مصباح یزدی از لابه لای قرآن آیاتی در مورد رستاخیز و روز قیامت بیرون آورده اند و آن آیات را از ابتدای قیامت تا انتهای آن مرتب کردهاند که حقیقتا کار بسیار دشواری است.
حتما بخوانید و بدانید که قرآن چگونه قیامت را به تصویر میکشد
تصویر رستاخیز در قرآن
۱ـ وضع زمین و دریاها و کوهها
۲ـ وضع آسمان و ستارگان
۳ـ شیپور مرگ
شامل: شیپور حیات و آغاز رستاخیز
۴ـ ظهور حکومت الهى و انقطاع سَبَبها و نَسَبها
۵ـ محکمه عدل الهى
۶ـ بسوى اقامتگاه ابدى
۷ـ بهشت
۸ـ دوزخ
وضع زمین و دریاها و کوهها
در زمین زلزله عظیمى پدید مىآید1 و آنچه در اندرون آن است بیرون مىریزد2 و اجزاى آن، متلاشى مىگردد3، ودریاها شکافته مىشوند4، و کوهها به حرکت در مىآیند5 و در هم کوبیده مىشوند6 و مانند تلّ شنى مىگردند7 و سپس به صورت پشم حلّاجى شدهدر مىآیند8. و آنگاه در فضا، پراکنده مىشوند9 و از سلسله کوههاى سر به آسمان کشیده، جز سرایى باقى نمىماند10.
وضع آسمان و ستارگان
ماه11 و خورشید12 و ستارگان عظیمى که بعضى از آنها میلیونها بار از خورشید ما بزرگتر و پرفروعتر است به تیرگى و خاموشى مىگرایند13، و نظم حرکت آنها به هم مىخورد14، و از جمله ماه و خورشید به هم مىپیوندند15 و آسمانى که همچون سقف محفوظ و محکمى بر این جهان، احاطه کرده است سست و متزلزل مىشود16 و مىشکافد و از هم مىدرد17 و طومار آن در هم مىپیچد18 و اجرام آسمانى به صورت فلز مذابى در مىآید19 و فضاى جهان پر از دود و ابر مىشود20.
رستاخیز ادامه دارد...
1. (زلزال / 1)، (حج / 1)، (واقعه / 4)، (مزمل / 14).
2. (زلزال / 2)، (انشقاق / 4).
3. (الحاقّه / 14)، (فجر / 2).
4. (تکویر / 6)، (انفطار / 3).
5. (کهف / 47)، (نحل / 88)، (طور / 10)، (تکویر / 2).
6. (الحاقّه / 4)، (واقعه / 5).
7. (مزمل / 14).
8. (معارج / 9)، (قارعه / 5).
9. (طه / 105-107)، (مرسلات / 10).
10. (کهف / 8)، (نبأ / 20).
11. (القیامه / 8).
12. (تکویر / 1).
13. (تکویر / 2).
14. (انفطار / 2).
15. (القیامه / 9).
16. (طور / 1)، (الحاقّه / 16).
17. (الرحمن / 37)، (الحاقّه / 16)، (مزمل / 18)، (مرسلات / 9)، (نبأ / 19)، (انفطار / 1)، (انشقاق / 1).
18. (انبیاء / 104)، (تکویر / 11).
19. (معارج / 8).
20. (فرقان / 25)، (دخان / 10).
من انسان هستم!
انسانی که خالقش او را اینگونه خطاب کرده:
یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ؛ ای انسان تو
با تلاش و رنج به سوی پروردگارت میروی و او را ملاقات
میکنی(انشقاق/6)
پس یادت باشد ای انسان! برای رسیدن به رشد و کمال باید
با رنج و سختی همراه شوی.
* * *
من انسان هستم!
انسانی که خالقش او را اینگونه معرفی کرده:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ؛ به تحقیق که ما انسان را در رنج
آفریدیم (و زندگی او پر از رنجهاست)(بلد/4)
پس ای انسان! سرشت تو با سختی آفریده شده و به دنبال
راحتی نباش.
* * *
من انسان هستم!
انسانی که آرزوهایش او را ناکام کرده:
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ؛ آیا هر چه آدمى آرزو کند برایش حاصل
است؟ (النجم/24)
پس ای انسان! تو به آرزوهای دور و دراز نخواهی رسید و باز
هم باید رنجی را تحمل کنی.
* * *
من انسان هستم!
انسانی که در دفترچه راهنمایش یعنی قرآن او را اینگونه
معرفی کرده:
خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا؛ انسان، ضعیف آفریده شده(نساء/28)
پس ای انسان! تو ضعیف هستی، ضعفی که نشانه متحمل
شدن رنج و سختی است.
ای انسان! از چه فرار میکنی، از مشکلاتی که سنت لایتغیر
الهی است، تو نمی توانی از این سنت الهی فرار کنی، پس رنج
و سختی را در آغوش بگیر، از مشکلات رنجیده نشو، زیرا که
تو در سختی آفریده شده ای.
آری سخت است نماز خواندن، سخت است روزه گرفتن،
سخت است غلبه دادن عقل بر شهوت، سخت است... .
این رنج ها لبخندی است از طرف خدا، از لبخند خدا خشم
نکن.
این است فلسفه وجودت، پس بجنگ که بی هدف رها
نمی شوی.
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى؛ آیا انسان گمان می کند که
بی هدف رها می شود(قیامت/36)
أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم